عشق و اما عشق

باری طلوع پاک تو در آن شب سیاه
 شاید بشارت از دم صبح سپید بود
 وقتی طلیعه تو درخشید
 از پشت کوهسار توهم
دیدم که این طلوع
زیباترین سپیده صبح امید بود
 ای سرکشیده از دل این قیرگونه شب
بر آسمان برای و رهکن
زرتار گیسوان زرافشان را
همچون شهابها
 بر بیکران سپهر
با شب نشستگان سخن از آفتاب نیست              
آنان که از تو دورند
 چونان به شب نشسته شبکورند
تو خورشید خاوری
 جان جهان ز نور تو سرشار می شود
 همراه با طلوع تو ای آفتاب پاک
در خواب رفته طالع من
این خفته سالیان بیدار می شود
ای ایه مکرر آرامش
می خواهمت هنوز
 آری هنوز هم
دریای ‌آرزوی
 در این دل شکسته من موج می زند
راهی به دل بجو

مهربانتر از من

 مهربانتر از من 
 با من
در دستهای تو
 ایا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟
 کز من دریغ کردی
تنها تویی
 مثل پرنده های بهاری در آفتاب
 مثل زلال قطره بباران صبحدم
 مثل نسیم سرد سحر
 مثل سحر آب
 آواز مهربانی تو با من
 در کوچه باغهای محبت
 مثل شکوفه های سپید سیب
ایثار سادگی است
 افسوس ایا چه کس تو را
 از مهربان شدن با من
 مایوس می کند؟

وقتی تو نیستی

وقتی تو نسیتی
خورشید تابناک
 شاید دگر درخشش خود را
 و کهکشان پیر گردش خود را
از یاد می برد
 و هر گیاه
 از رویش نباتی خود
 بیگانه می شود
و آن پرنده ای
کز شاخه انار پریده
پرواز را
هر چند پر گشوده فراموش می کند
 آن برگ زرد بید که با باد
 تا سطح رود قصد سفر داشت
 قانون جذب و جاذبه را در بسط خاک
 مخدوش می کند
آنگاه نیروی بس شگرف مبهم نامرئی
نور حیات را
 در هر چه هست و نیست
 خاموش می کند
 وقتی تو با منی
 گویی وجود من
سکر آفرین نگاه تو را نوش می کند
چشم تو آن شراب خلر شیرازست
 که هر چه مرد را مدهوش می کند


پرستش

پرستش

ای شب ، به پاس صحبت دیرین ، خدای را
با او بگو حکایت شب زنده داریم
با او بگو چه می کشم از درد اشتیاق
شاید وفا کند ، بشتابد به یاریم
ای دل ، چنان بنال که آن ماه نازنین
آگه شود ز رنج من و عشق پاک من
هر چند بسته مرگ کمر بر هلاک من
ای شعر من ، بگو که جدایی چه می کند
کاری بکن که در دل سنگش اثر کنی
ای چنگ غم ، که از تو به جز ناله بر نخاست
راهی بزن که ناله از این بیشتر کنی
ای آسمان ، به سوز دل من گواه باش
کز دست غم به کوه و بیابان گریختم
داری خبر که شب همه شب دور از آن نگاه
مانند شمع سوختم و اشک ریختم
ای روشنان عالم بالا ، ستاره ها
رحمی به حال عاشق خونین جگر کنید
یا جان من ز من بستانید بی درنگ
یا پا فرانهید و خدا را خبر کنید
آری ، مگر خدا به دل اندازدش که من
زین آه و ناله راه به جایی نمی برم
جز ناله های تلخ نریزد ز ساز من
از حال دل اگر سخنی بر لب آورم
آخر اگر پرستش او شد گناه من
عذر گناه من ، همه ، چشمان مست اوست
تنها نه عشق و زندگی و آرزوی من
او هستی من است که آینده دست اوست
عمری مرا به مهر و وفا آزموده است
داند من آن نیم که کنم رو به هر دری
او نیز مایل است به عهدی وفا کند
اما - اگر خدا بدهد - عمر دیگری
 

یادگار عشق سوزان

زیر خاکستر ذهنم باقیست

آتشی سرکش و سوزنده هنوز

یادگاری ست ز عشقی سوزن

که بود گرم و فروزنده هنوز

عشقی آن گونه که بنیان مرا

سوخت از ریشه و خاکستر کرد

غرق در حیرتم از اینکه چرا

مانده ام زنده هنوز

گاهگاهی که دلم می گیرد

پیش خود می گویم

آن که جانم را سوخت

یاد می آرد از این بنده هنوز

سخت جانی را ببین

که نمردم از هجر

مرگ صد بار به از

بی تو بودن باشد

گفتم از عشق تو من خواهم مرد

چون نمردم، هستم

پیش چشمان تو شرمنده هنوز

گر چه از فرط غرور

اشکم از دیده نریخت

بعد تو لیک پس از آن همه سال

کس ندیده به لبم خنده هنوز

گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت

سال هاست که از دیده من رفتی لیک

دلم از مهر تو آکنده هنوز

دفتر عمر مرا

دست ایام ورق ها زده است

زیر بار غم عشق

قامتم خم شد و پشتم بشکست

در خیالم اما

همچنان روز نخست

تویی آن قامت بالنده هنوز

در قمار غم عشق

دل من بردی و با دست تهی

منم آن عاشق بازنده هنوز

آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش

گر که گورم بشکافند عیان می بینند

زیر خاکستر جسمم باقیست

آتش سرکش و سوزنده هنوز

 

عاشقانه

 

 

سقف

تو فکر یک سقفم
 یک سقف بی روزن
 یک سقف پا برجا
 محکم تر از آهن
 سقفی که تن پوش هراس ما باشه
 تو سردی شبها لباس ما باشه
 سقفی اندازه ی قلب من و تو
 واسه لمس تپش دلواپسی
 برای شرم لطیف اینه ها
 واسه پیچیدن بوی اطلسی
 زیر این سقف با تو از گل
 از شب و ستاره می گم
 از تو و از خواستن تو
 میگم و دوباره می گم
زندگیمو زیر این سقف
 با تو اندازه می گیرم
 گم می شم تو معنی تو
 معنی تازه می گیرم
 سقفمون ، افسوس و افسوس
 تن ابر آسمونه
 یه افق ، یه بی نهایت
 کمترین فاصلمونه
تو فکر یه سقفم
 یک سقف رؤیایی
 سقفی برای ما
 حتی مقوایی
 تو فکر یک سقفم
 یک سقف بی روزن
 سقفی برای عشق
برای تو با من
 زیر این سقف اگه باشه
 می پیچه عطر تن تو
 لختی پنجره هاشو
 می پوشونه پیرهن تو
 زیر این سقف
 خوبه عطر خود فراموشی بپاشیم
 آخر قصه بخوابیم ، اول ترانه پاشیم
تو فکر یک سقفم




ساربان

ای ساربان، ای کاروان
لیلای من کجا می بری
با بردن لیلای من
جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی
لیلای من چرا می بری
در بستنِ پیمان ما
تنها گواه ما شد خدا
تا این جهان، بر پا بود
این عشق ما بماند بجا
ای ساربان کجا می روی
لیلای من چرا می بری
تمامی دینم، به دنیای فانی
شراره عشقی، که شد زندگانی
به یاد یاری، خوشا قطره اشکی
به سوز عشقی، خوشا زندگانی
همیشه خدایا، محبت دلها
به دلها بماند، بسان دل ما
که لیلی و مجنون فسانه شود
حکایت ما جاودانه شود
تو اکنون زعشقم گریزانی
غمم را ز چشمم نمی خوانی
ازاین غم چو حالم نمی دانی
پس از تو نمونم برای خدا
تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سختی ز شاخه غم
گل هستی ام را بچین و برو

که هستم من آن تک درختی
که در پای طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش
زخشم طبیعت شکسته

 

قصه ی وفا

قصه ی وفا

به خاطر آور ، که آن شب به برم
 گفتی که : بی تو ، ز دنیا بگذرم
 کنون جدایی نشسته بین ما
 پیوند یاری ، شکسته بین ما
گریه می کنم
 با خیال تو
به نیمه شب ها
 رفته ای و من
 بی تو مانده ام
 غمگین و تنها
 بی تو خسته ام
 دل شکسته ام
 اسیر دردم
 از کنار من
 می روی ولی
 بگو چه کردم
رفته ای و من آرزوی کس
به سر ندارم
 قصه ی وفا با دلم مگو
 باور ندارم

گل بارون زده

گل بارون زده

 ساقه ی منم شکسته
 می تونم خستگیاتو
 از تن پاکت بگیرم
 می تونم برای خوبیت
 واسه سادگیت بمیرم
 با تو ، با تو اگه باشم
 وحشت از مردن ندارم
 لحظه هام پر می شن از تو
وقت غم خوردن ندام

گل بارون زده ی من  گل یاس نازنینم
 می شکنم ، پژمرده می شم
 نذار اشکاتو ببینم
 تا همیشه تو رو داشتن
 داشتن تمام دنیاست
 از تو و اسم تو گفتن
 بهترین همه حرفاست
 با تو ، با تو اگه باشم
 وحشت از مردن ندارم
لحظه هام پر می شن از تو
 وقت غم خوردن ندارم 
 ای تو جاری توی شعرم
 مثل عشق و خون و حسرت
 دفتر شعر من از تو
 سبد خاطره هامه
 ای گل شکسته ساقه ، گل پرپر
 که به یاد هجرت پرنده هایی
 توی یأس مبهم چشمات می بینم
 که به فکر یه سفر به انتهایی
 سر به زیر دل شکسته ، نازنینم
 اگه ساده ست واسه تو گذشتن از من
 مرثیه سر کن برای رفتن من
 آخه مرگ واسه من از تو گذشتن
 گل بارون زده ی من
 اگه دلتنگم و خسته
 اگه کوچیدن توفان 
ادامه مطلب ...