من آفتاب درخشان و ماه تابان را
بهین طراوت سرسبزی بهاران را
زلال زمزمه روشنان باران را درود خواهم گفت
 صفای باغ و چمن دشت و کوهساران را
 و من چو ساقه نورسته بازخواهم رست
و درتمامی اشیا پاک تجریدی
وجود گمشده ای را
 دوباره خواهم جست

نظرات 3 + ارسال نظر

سلام امید وارم حالت خوب باشه حسنا خانم میگم حسنی نباید بنویسیم شوخی کردم یه لحظه شک ورم داشت خوب وبت خیلی عالیه شعرای خیلی عالیی داری راستش من وبتو از وب داداش مصطفی اومردم ژیش منم بیا اگه بخوای لینک تو لینک میکنیم

زهرا 1387/06/06 ساعت 09:54 http://zahrajoonam.blogsky.com

سلام دوست عزیز.از حضور گرمت و از شعرای قشنگت ممنونم.از اینکه یه مدت نبودم معذرت میخوام.امیدوارم همیشه شاد و سربلند باشی.من آپم و بازم منتظر حضور گرم شما هستم.خوشحال شدم.فعلا بای

مصطفی 1387/06/12 ساعت 01:13 http://mosijoon.blogfa.com

سلام
این آبجی کیانا از ماست
هواشو داشته باش
این شعرتونم خوب بود و به نظرم یه جور حمد و شکر گذاری اومد
امید داشتنم توش احساس میشه
زلالو مهربون بمونی
فعلا
خدانگهدارت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد