من با تو کاملم

من با تو کاملم
 من با تو رازی روشن
 من با تو نام هستی ام ای دوست
 ای یار مهربانی و تنهایی
من با تو روشنان را
 فریاد می کنم
از عمق ظلمت شب یلدایی
و کهکشانی اینک در چشم های تو
 ای دوست ای یگانه ترین یار
 من
 با تو کاملم
 راز روای رودم
گرم سرودم ای دوست
من راز چشمه ها را میدانم
من راز رودها را می دانم
و راز دریاها را
 من در تمام هستی جاری شدم
و راز چشمه ها را با رود باز گفتم
و راز رودها را با دریا
فریاد لاله بودم در قلب سخت سنگ
نجوای رویش بودم در بطن سرد خاک
من سنگ را شکافتم و لاله وش شکفتم
من خاک را دریدم و سرسبز روییدم
گلسنگ را پرنده آوازخوان شدم
 و با خیال آب
 یک سینه راز گفتم
 و در تمام شب
 با نای خونین خواندم
 من با تو کاملم

نظرات 1 + ارسال نظر
مصطفی 1387/06/02 ساعت 00:44 http://mosijoon.blogfa.com

سلام
امیدوارم خوب باشی
شعر قشنگی بود در مورد خدا
ممنون
شاد باشی
فعلا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد