وقتی تو نیستی

وقتی تو نسیتی
خورشید تابناک
 شاید دگر درخشش خود را
 و کهکشان پیر گردش خود را
از یاد می برد
 و هر گیاه
 از رویش نباتی خود
 بیگانه می شود
و آن پرنده ای
کز شاخه انار پریده
پرواز را
هر چند پر گشوده فراموش می کند
 آن برگ زرد بید که با باد
 تا سطح رود قصد سفر داشت
 قانون جذب و جاذبه را در بسط خاک
 مخدوش می کند
آنگاه نیروی بس شگرف مبهم نامرئی
نور حیات را
 در هر چه هست و نیست
 خاموش می کند
 وقتی تو با منی
 گویی وجود من
سکر آفرین نگاه تو را نوش می کند
چشم تو آن شراب خلر شیرازست
 که هر چه مرد را مدهوش می کند


نظرات 1 + ارسال نظر
یه دوست 1387/06/07 ساعت 15:03 http://3xe.blogsky.com

این عکسی که تو پست وقتی تو نیستی گذاشتی خیلی شبیه این عکسه نه بیشوخی خودت کپی پیستش کن تو آدرس بارت میبینی

1- http://eur.i1.yimg.com/eur.yimg.com/i/it/ne/pamel1.jpg

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد